وقتی در زمانهای تاریک و ظلمانی زندگی میکنید، پیش از آنکه دست به انجام هر کاری بزنید، بهناچار باید با چند پرسشِ دشوار روشن کنید:
- چرا این کار؟
- چرا حالا؟
- و این اصلاً چه ربطی به ما دارد؟
گفتن ندارد که ما ــــــ همۀ ما ــــــ مدتهاست در شرایط عجیبی بهسر میبریم. تقریباً حالِ هیچکداممان خوش نیست. و خب، در چنین وضعیتی، هرکسی حق دارد بپرسد: چرا اسپینوزا؟ در آشوب و التهابِ این روزها، یک فیلسوف قرن هفدهمیِ هلندی چه دارد که به ما آدمهای غمگین و خشمگین بگوید؟
خلاصهترین پاسخِ ممکن این است:
در این وانَفسا، تصمیم گرفتیم سراغ اسپینوزا برویم چون فکر میکنیم که او هم عواطف انسانی (مهمتر از همه، خشم و اندوه) را خیلیخوب میشناسد (خودش زندگی زیر سایۀ سنگینِ استبدادِ کنیسه و کلیسا را عمیقاً تجربه کرده) و هم درک حیرتانگیزی از مفهوم «آزادی» دارد، درک و شناختی که بعد از 300 سال، هنوز و همچنان، تَر و تازه مانده است و به درد میخورَد.
«از خشم تا آزادی» قرار است فرصتی باشد برای یک گفتوگوی جمعی با یک ذهنِ زیبا،گفتوگویی دربارۀ:
- نگاه اسپینوزا به احساسات و عواطف انسانی (غم، خشم، امید، یأس، شادی و…)
- رویکرد او به سیاست و مفاهیمی مثل سلطه، بَردگی، توان، و آزادی
- و درنهایت، کشف امکانات رهاییبخشی که همۀ اینها پیشِ روی ما میگذارد.
بله، ما ــــــ همۀ ما ــــــ در زمانهای ظلمانی و تاریک بهسر میبریم، اما تقریباً از یک چیز مطمئنایم: اینکه خیال نداریم دست از امید و تمنّای آزادی برداریم، همچون کسی کـه در کشتیِ شکستهای، از تیرکی درحالِ سقوط آویزان شده است تا شاید در میانِ آنهمه بیم و امید، نشانهای از رهایی بیابد.
و نکتۀ نهایی هم اینکه حضور در این جلسات، نیازی به پیشزمینه و دانشِ فلسفی ندارد. اگر داشته باشید که چه بهتر! اگر هم نه، هیچ مشکلی نیست.